یه روز به من گفت
یه روز به من گفت: میخوام باهات دوست بشم!
آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام....
بهش لبخند ردم و گفتم :
آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام ....
یه روز دیگه بهم گفت : میخوام تا ابد باهات بمونم
آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام ....
بهش لبخند زدم و گفتم :
آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام
به روز دیگه بهم گفت: میخوام برم یه جای دور
جایی که هیچ مزاحمی نباشه وقتی همه چیز حل شد تو هم بیا انجا
آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام ....
بهش لبخند زدم و گفتم :
آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام ....
یه روز تو نامه برام نوشت :
من اینجا یه دوست پیدا کردم آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام ....
براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم :
آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام ....
یه روز تو نامه برام نوشت :
من قرار با این دوستم تا ابد زندگی کنم آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام....
براش یه لبخند کشیدم زیرش نوشتم :
آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام ....
حالا دیگه اون تنها نیست و از این بابت خوشحالم و چیزی که بیشتر از اون خوشحالم
میکنه اینه که هنوز نمیدونه که من خیلی تنهام....
.
نظرات شما عزیزان:
[ پنج شنبه 20 / 7 / 1391برچسب:,
] [ 1:15 ] [ علی ][